ديروز يكشنبه ششم بهمن ماه وقت سونو داشتم. هم براى سلامت نى نى ناز هم تعيين جنسيت. سه شنبه هفته پيش بابا حسين ميخواست بره تهران و نميتونست تا اين يكشنبه صبر كنه. منم كه دوست داشتم بابا حسين هم موقع سونو باهامون باشه همون سه شنبه نوبت گرفتم و با بابايى رفتيم سونو. ولى شما نى نىِ بلا برا خودت لم داده بودى و پاهاتو انداخته بودي رو هم و چُرت ميزدى :) الهي مامان قرررربون اون چرت زدنت بره عسلكم. دكتر گفت برو يكم شكلات بخور شايد نى نى خوشگله تكون بخوره ولى زهى خيال باطل :) بعد از كلي اينور اونور كردن دستگاه شما با يه خنده ى من تكون خوردى و دكترو خوشحال كردى ولي از حالت لم داده چمباتمه زدى و باااازم خوابيدى خخخخخخخ دكترم هركاري كرد ديگه بيدار ن...